به گزارش کنکاش فردا، افت تولید ورق گرم، دو وجه متفاوت دارد؛ هم تولیدکنندگان سایر ورقهای فولادی را درگیر میکند و هم برای مصرفکنندگان به ویژه صنعت لوله و پروفیل چالش به وجود میآورد که زیانهایی که متوجه صنایع مصرفکننده مانند صنعت لوله و پروفیل بوده، شدیدتر است. به طور مثال، شرکت فولاد مبارکه اصفهان در پنج ماه ابتدایی سال جاری، با تولید یک میلیون و ۶۰۶ هزار تن ورق گرم و سهم حدود ۵۰ درصدی از تولید این محصول در کشور، تنها کاهش ۱۸ درصدی تولید را تجربه کرده است. در حالی که صنایع پاییندست آن با توجه به تناژ پایین تولید، کاهش بیشتری در تولید داشتهاند. قطعی برق صنعت فولاد در ماههای تیر و مرداد نیز بر مشکلات صنایع پاییندستی آن اضافه کرد. با این وجود، مشکل اساسی بازار ورق گرم، چگونگی توزیع و رسیدن آن به دست مصرفکننده نهایی است.
همانطور که گفته شد، ورق گرم مصارف بسیاری دارد و متقاضیان نسبتا زیادی در انتظار تامین آن هستند. به طور مثال، هماکنون بیش از ۲۰ میلیون تن ظرفیت تولید لوله و پروفیل در کشور وجود دارد که تنها کمتر از یکچهارم آن فعال است. همچنین دیگر مصرفکنندگان ورق گرم نیز با توجه به کمبود آن در کشور نمیتوانند با تمام ظرفیت کار کنند. در گذشته، ظرفیتسنجی مصرفکنندگان ورق گرم به ویژه در حوزه لوله و پروفیل مطابق با مسائلی همچون تناژ فروش، میزان مالیات، مقدار انرژی مصرفی و… انجام میشد. به این ترتیب، با تعیین سهمیه مصرفی، آنها میتوانستند مطابق با سهمیه تعیین شده، از بورس کالا خرید کنند که در آن زمان، عرضه هم به صورت عادی و هم به صورت مچینگ (اختصاصی) انجام میشد. همچنین عرضه در بورس نیز به صورت اعتباری دو ماهه و سه ماه انجام میشد.
با اینکه در آن زمان هم میزان تقاضا از میزان عرضه کمتر بود، اما اختصاص سهمیهها تا حدودی منظم انجام میشد و شرکتها نیز رضایت نسبی از آن داشتند ولی با ایجاد التهابات ارزی در کشور، دولت بارها دست به تغییر نحوه عرضه، تقاضا و قیمتگذاری زد و التهابات ارزی نیز التهاب بازار را تشدید کرد. به طور مثال، دولت چندین بار عرضه را از اعتباری به نقدی و سپس اعتباری تغییر داد. همچنین سامانه بهینیاب را ایجاد و تولیدکنندگان را مجاب کرد که تمام اطلاعات خود را در آن وارد کنند. سپس با اطلاعات وارد شده، سهمیهبندی جدید را اعلام کرد و همان را ملاک عرضه و تقاضا در بورس قرار داد. سپس عرضهکنندگان را ملزم به عرضه در بورس و حذف معاملات مچینگ کرد. خروجی همه این اقدامات در دو سه سال اخیر، کاهش ۵۰ درصدی ظرفیت فعال مصرفکنندگان و افزایش سوداگری و بازار سیاه ورق گرم در کشور بوده است. طبق گفته بسیاری از تولیدکنندگان، متاسفانه برخی از دلالان با همکاری تعدادی از واحدهای تولیدی که یا غیر فعال شده بودند و یا بسیاری از خطوط آنها غیر فعال بود، اقدام به وارد کردن اطلاعات نادرست و غیر واقعی در سامانه بهینیاب کردند و همین امر نیز موجب شد ورق به بسیاری از واحدهای تولیدی واقعی در بورس اختصاص نیابد و در عوض، در بازار آزاد این ورقها به راحتی در دسترس قرار گیرد.
قدر مسلم این است که در کشور، کمبود ورق گرم وجود دارد و از این رو، چندین طرح توسعهای توسط شرکتهای مختلف در دست اجرا است اما اگر همه این طرحها هم که برخی از آنها پیشرفت قابل توجهی دارند، به بهرهبرداری برسند، باز هم کمبود ورق گرم با توجه به ظرفیتهای نصب شده در صنایع پاییندست فولاد و سایر مصرفکنندگان وجود خواهد داشت. با این حال، چندین اقدام کوتاهمدت و بلندمدت در رابطه با ساماندهی بازار ورق گرم میتوان صورت داد؛ نخست آنکه ظرفیتسنجی و سهمیهبندی مصرفکنندگان مطابق با اطلاعات واقعی انجام شود و سپس ورق به آن دسته از مصرفکنندگانی داده شود که اطلاعات واقعی را در سامانههای مورد نظر وزارت صمت (بهینیاب یا جامع تجارت) ثبت کرده باشند. همچنین دولت میتواند مجددا مکانیزم عرضه اختصاصی را در بورس کالا فعال کند تا سهمیه تعدادی از واحدهای تولیدی نیز تامین شود. ضمن اینکه همانند عرضه ورق سرد و گالوانیزه، دولت میتواند عرضه ورق گرم را برای همه صنایع مصرفکننده همچون لوله و پروفیل، ساختمانی، تولیدکنندگان ورق سرد، خودروسازان و… را در بورس کالا اختصاصی کند تا تنها مصرفکنندگان واقعی در این بازار حضور یابند و از بروز دلالی در بورس جلوگیری شود. در نهایت اینکه سرعت پروژههای تولید ورق گرم افزایش یابد تا با بهرهبرداری از آنها، تعادل به بازار بازگردد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
اقتصاد جهانی دستخوش تغییرات و تحولات بیشماری طی سالیان اخیر شده است که این مسئله ریشه در تلاش جوامع مختلف برای دستیابی به جایگاههای برتر اقتصادی و غیراقتصادی دارد. در این بین، طلا از جمله گرانبهاترین فلزاتی بوده است که همواره جایگاه ارزشمند خود را حفظ کرده و نه تنها چیزی از ارزشهای این فلز گرانبها در گذر زمان کاسته نشده بلکه روز به روز به اهمیت نقشآفرینی آن در بازارهای جهانی افزوده شده است.
تولید و مصرف فولاد از اهمیت فراوانی در بهبود و ترقی ساختارهای اقتصاد جوامع مختلف برخودار است و در حالی که بیش از هر زمان دیگری بر حرکت به سوی اقتصاد معدن و صنایع معدنی به جای نفت تاکید میشود، توسعه این صنعت میتواند نقش بسزایی در رشد اقتصادی کشورها ایفا کند.
طلا به عنوان یکی از فلزات گرانبها و استراتژیک جهان از دیرباز جایگاه ویژه و مهمی در اقتصاد کشورها داشته است. به طور کلی طلا در ادبیات اقتصاد جهانی به عنوان یکی از بازارهای سرمایهگذاری شناخته میشود زیرا این فلز گرانبها یک منبع ارزش ثابت به شمار میآید.
بر اساس آخرین مطالعات و نتایج به دست آمده در اقتصاد روز جهان، دو نگرش و استراتژی کلی بر پایه اقتصاد کلاسیک در زمینه تولید و فروش بنگاههای اقتصادی فعال در بخشهای مختلف به ویژه معدن و صنایع معدنی وجود دارد؛ نخست، تولید یک کالای خاص با کیفیت عالی و بر اساس استانداردهای روز در تناژ بالا و عرضه آن در بازارهای جهانی و دوم، متنوعسازی و تولید انواع کالاها جهت عرضه در بازارهای منطقهای است.
دیدگاه بسته شده است.