به گزارش کنکاش فردا، با خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت سال ۱۳۹۷ که با هدف کاهش صادرات و به صفر رساندن فروش نفت ایران انجام شد، تولید نفت کشور بهصورت تکلیفی کاهش یافت.
اگرچه صادرات ایران هیچگاه به صفر نرسید اما در دولت گذشته بهشدت محدود شد. کاهش صادرات نفت سبب شد برداشت از بعضی از میدانهای نفتی کاهش یابد و از سوی دیگر بهدلیل نبود سرمایهگذاری برای نگهداشت تولید در این مدت، حدود روزانه یک میلیون بشکه از ظرفیت تولید نفت کشور از دست رفت.
آنگونه که محسن خجستهمهر مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران به ایرنا گفت، با روی کار آمدن دولت سیزدهم و سرمایهگذاری ۵۰۰ میلیون دلاری، این ظرفیت احیا شد و اکنون ایران توان تولید ۳ میلیون و ۸۳۸ میلیون بشکه نفت در روز را دارد؛ موضوعی که با رفع تحریمها میتواند صادرات نفت کشور را تا ۲ برابر افزایش دهد.
وی همچنین تأکید کرد که در این دولت برخلاف دولت گذشته، پروژههای نفتی را معطل حضور شرکتهای خارجی نمیکنیم و با تکیه بر توان داخلی، توسعه این صنعت را ادامه میدهیم.
بخش نخست گفتوگو با مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران را در ادامه میخوانید.
ایران در دولت سیزدهم توانست در کمتر از ۶ ماه و با وجود ادامه تحریمها، ظرفیت تولید نفت خود را به پیش از خروج آمریکا از برجام برساند. این کار چگونه انجام شد؟
ظرفیت تولید نفت ایران پیش از خروج آمریکا از برجام ۳ میلیون و ۸۳۸ هزار بشکه در روز بود. با توجه به تحریمها و کاهش تولید نفت ایران، برای حفظ این ظرفیت باید سرمایهگذاریهایی انجام میشد تا چاههای تولیدی از مدار خارج نشوند. با این حال در دولت قبل این اقدام ها انجام نشد و حدود یک میلیون بشکه از ظرفیت تولید نفت کشور از دست رفت. با روی کار آمدن دولت سیزدهم، احیای این ظرفیت در دستور کار قرار گرفت و با سرمایهگذاری ۵۰۰ میلیون دلاری، ایران توانست در مدت کوتاهی با اقدامهای فنی، ظرفیت تولید نفت را به میزان پیش از تحریمها بازگرداند.
با توجه به اینکه ظرفیت تولید نفت ایران افزایش یافته، در صورت نتیجهبخش بودن مذاکرات و رفع تحریمها، صادرات نفت کشور به چه مقدار میرسد؟
اگر تحریمها برداشته شود، بلافاصله میتوانیم صادرات نفت کشور را دو برابر کنیم.
توسعه میدانهای مشترک نفت و گاز و برداشت حداکثری و صیانتی از این میدانها، از جمله اهداف وزارت نفت در دولت سیزدهم بوده است. با توجه به اینکه میدانهای غرب کارون جزو مهمترین میدانهای نفتی کشور بهشمار میروند و میدان آزادگان جنوبی جزو ۱۰ میدان بزرگ نفتی جهان است، برای توسعه آن چه اقدامهایی انجام شده است؟
برای همافزایی و بهرهگیری از مقدورات، ظرفیتها و توانمندیهای مربوط به تأمین سرمایه و منابع مالی مورد نیاز بهمنظور توسعه میدانهای نفت و گاز در کشور در مجموعه وزارت نفت، با هدایتی که وزیر نفت دارد، اقدام شد، همچنین در هیئتمدیره شرکت ملی نفت، ایجاد کنسرسیومی از شرکتهای اکتشاف و تولید بههمراه بانکهای کشور برای توسعه میدانهای مشترک غرب کارون تصویب شد.
بر این اساس، پروژههای بزرگ و بااهمیت بهویژه میدانهای مشترک نفت و گاز را با یک همافزایی اثربخش در سرمایهگذاری در قالب اجرای طرحها و پروژهها نهایی میکنیم، در بخش صنعت نفت سیاست دولت سیزدهم و وزارت نفت و شرکت ملی نفت، اولویتبخشی به توسعه میدانهای مشترک نفت و گاز است.
از همین رو، توسعه فاز دوم میدان آزادگان شمالی در غرب کارون، تکمیل طرح کنونی آزادگان جنوبی و توسعه فاز دوم آزادگان جنوبی به ارزش ۷.۵ میلیارد دلار با بهرهگیری از توان شرکتهای اکتشاف و تولید ایرانی، توان فنی و اجرایی آنها و استفاده از توان تأمین مالی بانکهای متعدد در کشور اجرا خواهد شد، این سرمایهگذاری و الگوی سرمایهگذاری وارد مرحله امضای تفاهمنامه و بهدنبال آن امضای قرارداد خواهد شد.
در این الگو اختصاص سهم سرمایهگذاری به هر یک از ذینفعان انجام خواهد شد. بر اساس این الگو یک شرکت صاحب صلاحیت اکتشاف و تولید ایرانی از سوی چند شرکت ایجاد میشود و بقیه سهامداران مفروض ذیل این شرکت خواهند بود و سرمایهگذاری در قالب این مدل انجام میشود. با این همافزایی است که امکان توسعه موفق این میدانها وجود دارد.
سیاست ما این نیست که پروژههای بزرگ را بهصورت انحصاری به مجموعه خاصی بدهیم، بلکه مبتنی بر توانمندی، همه ایرانیان میتوانند در انجام این سرمایهگذاری در قالب شرکتها مشارکت داشته باشند. این یکی از روشهای مفید است که نقدینگی کشور به سمت اقتصاد مولد هدایت شود.
با توجه به بازارهای موازی که در کشور وجود دارد، آیا سرمایهگذاران در داخل کشور برای حضور در توسعه میدانهای نفت و گاز حاضر خواهند شد؟
همه پروژههای نفت و گاز در ایران جذابیت ویژهای دارند و بعید میدانم به جز نفت و گاز جای دیگری وجود داشته باشد که مطلوبیت و جذابیت بیشتری نسبت به این میدانها داشته باشد.
قرارداد ۷.۵ میلیارد دلاری برای توسعه میدانهای غرب کارون که با یک کنسرسیوم ایرانی امضا خواهد شد، در قالب کدام یک از قراردادهای نفتی امضا خواهد شد؟
در شرکت ملی نفت ایران، محدودیتی در نوع قرارداد نداریم، قراردادها میتواند از نوع EPC، بیعمتقابل یا الگوی جدید قراردادهای نفتی باشند و همه قراردادها در شرایط حاضر جذابیت و مطلوبیت دارند.
برای فشارافزایی و نگهداشت تولید در میدان مشترک پارس جنوبی چه اقدامهایی انجام خواهد شد؟
همه میدانهای نفت و گاز پس از توسعه اولیه خود نیازمند نگهداشت توان تولید هستند، نگهداشت توان تولید فرآیندی مداوم و مستمر است و اگر نتوانیم نگهداشت توان تولید را بهدرستی انجام دهیم بهطور طبیعی سالانه آن میدانهای نفت و گاز دچار افت طبیعی تولید ناشی از افت فشار مخازن میشوند.
میدان گازی پارس جنوبی نیز از میدانهای بزرگ دنیا بهشمار میآید و نصف ذخایر گازی کشور را داراست و ۷۰ درصد از تولید گاز کشور از سوی این میدان انجام میشود. بهمنظور نگهداشت توان تولید و استفاده حداکثری از تولید این میدان، بهرهبرداری حداکثری از ذخایر آن و جلوگیری از مهاجرت گاز به سمت کشور همسایه پروژه فشارافزایی میدان گازی پارس جنوبی آغاز شده است. مطالعه مفهومی آن انجام شده در حال انجام مطالعه پایه هستیم و بهمحض انجام مطالعه پایه، وارد مرحله اجرایی آن خواهیم شد و این ظرفیت بزرگ برای مردم ایران است.
در دولت گذشته نیز قرارداد ۴.۵ میلیارد دلاری برای توسعه فاز ۱۱ و فشارافزایی از این میدان بسته شد که با خروج آمریکا از برجام و ترک قرارداد از سوی توتال به نتیجه نرسید. در این دولت چه تغییری در این زمینه ایجادشده که امیدوار به موفقیت در پروژه فشارافزایی در پارس جنوبی هستید؟
تفاوت این دولت با گذشته این است که ما فرصتسوزی نمیکنیم و بلافاصله از زمان به شکل مطلوب استفاده خواهیم کرد، همچنین منتظر کشورهای خارجی نمیشویم، بهطوریکه این انتظار باعث هدررفت ذخایر نفتی و گازی کشور و حرکت ثروت زیرزمینی به سمت همسایه شود.
ما میخواهیم با تکیه بر توان داخلی بهموقع تصمیم بگیریم و اقدام کنیم البته این زمینه همواره وجود داشته که بتوانیم از سرمایهگذاران خارجی نیز بهره ببریم، اما هیچوقت نمیخواهیم پروژههای مهم و اولویتدار را هشت سال معطل نگه داریم.
با توجه به نیاز کشور به گاز و افزایش مصرف سالانهای که در این زمینه رقم میخورد، چه برنامهای برای توسعه میدان گازی پارس شمالی دارید؟
بر اساس برآوردها، گاز برداشت شده از میدان پارس شمالی، معادل چهار فاز پارس جنوبی خواهد بود و برای رسیدن به این مقدار از تولید، سرمایهگذاری ۴ میلیارد دلاری نیاز است.
اکنون از سوی مشاور کارهای مطالعاتی اولیه در حال انجام است، برنامه توسعه این میدان نیز بهصورت مدون و زمانبندیشده آماده است و با مشخص شدن سرمایهگذار، وارد مراحل اجرایی میشود.
در حاشیه بیستوششمین نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی، قراردادی امضا شد که بر اساس آن هلدینگهای پتروشیمی وارد توسعه بالادست صنعت نفت با هدف تأمین خوراک شدند. آیا این ظرفیت در پتروشیمیها وجود دارد تا سرمایه لازم برای توسعه میدانهای نفت و گاز را تأمین کنند؟
اگر به گفتههای شرکتهای پتروشیمی دقت کنیم یکی از شکوههای این شرکتها، خالی بودن ظرفیت این واحدها بهدلیل کمبود خوراک است.
مجموعه هلدینگهای پتروشیمی به این باور رسیدهاند که در سرمایهگذاری برای تأمین خوراک موردنیاز در بالادست نفت سهیم شوند، زیرا سرمایهگذاری برای تأمین خوراک مورد نیاز واجبتر از احداث یک واحد پتروشیمی است که پس از ساخت با کمبود خوراک روبهرو شود.
این سرمایهگذاری، یک سرمایهگذاری هوشمندانه از سوی هلدینگهای پتروشیمی است زیرا در طولانیمدت میتواند خوراک مورد نیاز را تأمین کند تا پتروشیمیها با ظرفیت کامل به فعالیت بپردازند. اکنون مهمترین مؤلفه بهمنظور استمرار فعالیتهای اقتصادی پتروشیمیها احراز باثبات، پایدار و مطمئن خوراک مورد نیاز است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
معاون فنی شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت منطقه تهران گفت: سوخت نیروگاه کاشان با اتصال انشعاب از خط نفتی ۲۰ اینچ نائین کاشان ری، از طریق منطقه تهران تأمین خواهد شد.
مدیرعامل مجتمع فولاد میانه گفت: ورود به حلقههای نهایی با تولید محصولات ارزشافزا، یکی از استراتژیهای سازنده برای رشد درآمدهای عملیاتی و نقشآفرینی پررنگتر در زنجیره فولاد است؛ موضوعی که مجتمع فولاد میانه به آن توجه ویژهای داشته و در مسیر توسعه خود پروژههای احداث واحد فولادسازی با ظرفیت تولید سالانه ۸۰۰ هزار تن فولاد و نورد مقاطع فولاد کیفی (SBQ) با ظرفیت تولید سالانه ۳۰۰ هزار تن را در دستور کار قرار داده است.
مدیر امور فنی و فرآوری معادن شرکت آلومینای ایران گفت: روند تحولات و پیشرفتهای صنایع و نوسانات بازارها در دنیای امروز، سرعت غیرقابل باوری به خود گرفته است و نوآوریهای فناورانه یا بروز ریسکها و یا رخدادها میتواند این روندها را در مقیاسی عظیم و گسترده تحت تاثیر خود قرار دهد. طبعا در چنین شرایطی، شناخت تحولات روز و افزایش آمادگی بنگاههای اقتصادی برای روبهرو شدن با آنها، مولفهای تعیینکننده در قدرت رقابت و بقای آنها در فضای کسبوکار کنونی جهان برشمرده میشود؛ اهمیت این موضوع در بخش معدن و صنایع معدنی ایران با توجه به شرایط خاص اقتصادی کشور و نیز ریسکهای ناشی از تحریمها دوچندان است.
سطح بهرهوری و کارایی سیستمهای لجستیک که نقطه عطف زنجیره تامین خصوصا در بخش معدن و صنایع معدنی محسوب میشود، به صورت مستقیم به رشد اقتصادی تاثیر میگذارد. با این وجود، بهرهوری پایین شبکه حملونقل و لجستیک کشور در پایانههای تخلیه و بارگیری منجر به کاهش سرعت سیر در کل شبکه شده است.
دیدگاه بسته شده است.