بی‌تعادل

به تازگی موسسه «Fastmarkets» کسری حدود 300 هزار تنی را برای کنسانتره مس در سال 2024 پیش‌بینی کرده است که علت اصلی این موضوع بر خلاف باور برخی از تحلیلگران، کاهش فعالیت‌های شرکت‌های بزرگ معدنی نیست و افزایش چشمگیر تقاضا نسبت به میزان تولید، باعث ایجاد این چنین شکافی شده است.

به گزارش کنکاش فردا، به تازگی موسسه «Fastmarkets» کسری حدود ۳۰۰ هزار تنی را برای کنسانتره مس در سال ۲۰۲۴ پیش‌بینی کرده است که علت اصلی این موضوع بر خلاف باور برخی از تحلیلگران، کاهش فعالیت‌های شرکت‌های بزرگ معدنی نیست و افزایش چشمگیر تقاضا نسبت به میزان تولید، باعث ایجاد این چنین شکافی شده است. یکی از صنایعی که اکنون شتاب تقاضای آن برای فلز مس بسیار شدت گرفته، صنعت خودروسازی است. به طور متوسط میزان مس به‌کاررفته در خودروهای بنزینی ۲۰ کیلوگرم بوده اما مس موجود در خودروهای الکتریکی پنج برابر این مقدار است. علاوه‌براین، بهبود وضعیت صنعت ساختمان‌سازی در چین باعث شده تا میزان تقاضا برای فلز مس، در بزرگ‌ترین کشور مصرف‌کننده فلزات افزایش یابد؛ بدون شک با رشد صعودی میزان مصرف مس، افزایش قیمت آن در آینده اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

یکی از دلایل دیگری که باعث شده تا تولید مس با میزان تقاضای آن تناسبی نداشته باشد، عدم راه‌اندازی و بهره‌برداری از واحدهای تولیدی جدید به منظور تولید کنسانتره است؛ به طوری که حدود ۱۰ سال است میزان تولید مس در ایران تغییر محسوسی نداشته و اگر افزایشی هم وجود داشته باشد، سهم تولید مس محتوی معدنی ۱۰۰ درصدی نبوده است. متاسفانه اگر سرمایه‌گذاری‌هایی هم در حوزه بالادست زنجیره مس صورت گیرد، طرح‌های تولیدی به دلیل عدم هماهنگی سازمان‌های دولتی با یکدیگر به سرعت وارد فاز بهره‌برداری نمی‌شوند؛ علاوه‌براین، حمایت‌های لازم نیز از سرمایه‌گذاران، به ویژه سرمایه‌گذاران بخش خصوصی به عمل نمی‌آید. این موضوع در خصوص سایر صنایع نیز صدق می‌کند و فعالان صنعتی در مسیر حرکت خود با موانع زیادی روبه‌رو می‌شوند؛ در حالی که از هیچ حمایتی نیز برخوردار نیستند. این مسئله باعث می‌شود تا اکثر سرمایه‌گذاری‌های انجام شده، به نتیجه مطلوب نرسد و سرمایه‌گذاران انگیزه‌ای برای ورود به بخش صنعت و سرمایه‌گذاری جدید نداشته باشند زیرا شرایط تولیدکنندگان باسابقه نشان از مسیر تولیدی بسیار ناهموار است. اگر مسئولان و سازمان‌ها پاسخگوی تصمیم‌های اشتباه خود بوده و میزان تاثیر منفی هر یک از آن‌ها در بهره‌‎برداری از پروژه‌های صنعتی و معدنی مشخص می‌شد، چنین اتفاقاتی رخ نمی‌داد.

در کنار این مشکلات، نگرش نادرستی نسبت به صنعتگران و معدن‌کاران شکل گرفته است و فعالیت آن‌ها به عنوان عاملی مخرب و آسیب‌زا برای محیط زیست محسوب می‌شود؛ در حالی که اکثر واحدهای صنعتی و معدنی با پیاده‌سازی مدیریت «HSE»، به دنبال تحقق اهداف سازمان‌های مربوطه در زمینه بهداشت و درمان، محیط زیست و ایمنی هستند. سازمان حفاظت محیط زیست می‌تواند به جای مانع‌تراشی برای فعالان صنعتی، با آموزش افراد و الزامی کردن پیاده‌سازی مدیریت «HSE» در تمام مجموعه‌ها، زمینه رشد صنایع را فراهم کند. ضمن اینکه می‌تواند با مشارکت و هم‌افزایی با فعالان صنعتی و معدنی، راهکارهای مناسبی برای کاهش و یا حذف آسیب‌های احتمالی ارائه دهد. سازمان‌های دولتی چنین مواردی را در اولویت قرار نمی‌دهند و متاسفانه دولت نیز با وجود کم‌کاری‌ها و تصمیمات نادرست، از مدیران و کارشناسان خود حمایت می‌کند. به همین دلیل تا زمانی که دیدگاه‌ مدیریتی و کارشناسی متولی صنعت و معدن کشور تغییر نکند، صنایع داخلی رشد چشمگیری را تجریه نخواهند کرد و حتی ممکن است در بلندمدت مزیت‌های نسبی خود را نیز از دست داده و عملکرد منفی داشته باشند. علاوه‌براین، تعدد تغییر قوانین و بروکراسی‌‌های اداری نیز مشکلات بیشتری را برای تولیدکنندگان به وجود آورده است زیرا مسئولان به ویژه مسئولان استانی، برداشت‌ها و تعابیر متفاوتی از قوانین دارند. اجرای سلیقه‌ای قوانین باعث سردرگمی سرمایه‌گذاران شده است و فعالان صنعتی و معدنی باید بخش زیادی از توان خود را برای حل مسائلی که اهمیت زیادی ندارند، متمرکز کنند.

باید توجه داشت که عدم افزایش میزان تولید صنایع بالادستی، تاثیرات منفی بر فعالیت صنایع پایین‌دستی خواهد داشت؛ به عنوان مثال، میزان تولید صنعت سیم و کابل که یکی از مصرف‌کنندگان اصلی مس محسوب می‌شود، در صورت کاهش تولید مواد اولیه روند نزولی به خود می‌گیرد. علاوه بر میزان تولید مواد اولیه، نحوه عرضه آن نیز یکی از عوامل موثر بر فعالیت صنعت سیم و کابل به شمار می‌آید.در حال حاضر شاهد هستیم که عرضه‌های نامنظم مفتول مسی در بورس کالا از سرعت رشد این صنعت کاسته است. در برخی مواقع نیز برخی از افراد برای کسب سود بیشتر از افزایش قیمت مس، مفتول مسی را خریداری کرده و آن را انبار می‌کنند که این امر سبب کاهش دسترسی تولیدکنندگان به مواد اولیه و به دنبال آن کاهش تولید می‌شود.